اعدامیان بیگناه
تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۹۴۲۰۰
به گزارش همشهری آنلاین، این پروندهها به خاطر حرف و حدیثهای زیادی که بین مردم عادی به وجود آوردهاند، همیشه در مرکز توجه رسانهها قرار دارند. البته بعد از ابداع روش آزمایش «دیانای» چنین پیچیدگیهای قضائیای تا حدی برطرف شد و برای مثال از سال ۱۹۹۲ بیش از ۱۵ نفر که در آمریکا در صف مرگ و اعدام بودند، تبرئه شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سالهای اخیر مرکز اطلاعات و آمار محکومین به مرگ در آمریکا، اسم هشت زندانی را ثبت کرده که به اشتباه در صف قصاص ایستادهاند. البته اسم آنها به هیچ وجه عنوان نشده و بیگناه بودن آنها هم هنوز توسط هیچ دادگاهی تایید نشده است. با این حال ادعا میشود که حداقل ۳۹ اعدام اشتباه در سالهای گذشته در آمریکا انجام پذیرفته است. کمیته بازنگری پروندههای جنایی در انگلستان هم بعد از بررسی مجدد پروندههای قضائی این کشور، به این نتیجه رسیده است که یک عفو و سه تبرئه به افرادی که بین سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۵۳ اعدام شدهاند بدهکار است. در آن سالها میانگین اعدام در انگلستان ۱۷ نفر در سال بود.
شهادت دروغیندر آمریکا وقتی صحبت از اجرای یک حکم اعدام اشتباهی میشود، خیلیها به یاد اعدام «جس تافیرو» در فلوریدا میافتند. بر اساس اطلاعات مندرج در پرونده قضائی تافیرو، او در سال ۱۹۷۶ با همدستان خود به نامهای «سونیا جاکوبس» و «والتر رادس»، هنگام جابهجایی محموله مواد مخدر با پلیس برخورد میکند و یک درگیری سخت بین آنها و پلیس بزرگراه به وجود میآید و تافیرو دو مامور پلیس را هنگام انجام ماموریت به قتل میرساند.
بعد از دستگیری این سه نفر، جاکوبس و تافیرو به خاطر شهادت دوست و همدستشان، والتررادس به اعدام محکوم میشوند، غافل از اینکه والتر در دادگاه به دروغ شهادت داده است. بعدها معلوم شد که «والتر رادس» برای اینکه بتواند در حکم و مدت محکومیتش تخفیف بگیرد تن به چنین کار کثیفی داده بود. در سال ۱۹۸۲ رادس شهادت خود را پس گرفت و مدعی شد که خودش آن دو مامور پلیس را کشته است.
تافیرو به خاطر شهادت دروغ همدستش روی صندلی الکتریکی اعدام نشستوالتر گفت: «ما کنار اتوبان در اتومبیلمان خوابیده و اسلحههایمان را روی سینهمان گذاشته بودیم. دو مامور پلیس به ما نزدیک شدند و به پنجره کوبیدند و از ما خواستند که از ماشین پیاده شویم اما ما سریع ماشین را روشن کرده و پا به فرار گذاشتیم و در حین حادثه، این من بودم که به دو مامور شلیک کردم».
این اعتراف والتر گرچه بر مبنای حقیت بود اما دیگر دیر شده بود، چون یک سال قبل از آن حکم اعدام سونیا جاکوبس اجرا شده بود و تافیرو هم در انتظار اعدام به سر میبرد. بهرغم اینکه رادس به شهادت دروغ خود اعتراف کرده بود، دادگاه هیچ توجهی به این امر نکرد و در سال ۱۹۹۰ جس تافیرو هم به دست صندلی اعدام الکتریکی سپرده شد. دو سال از این ماجرا گذشته بود که دیوان عالی اتهامات وارده علیه جاکوبس را لغو کرد چون در جریان بازنگری پرونده جاکوبس، مدارک و شواهد کافی برای دوباره محکوم کردن او به دست نیامد.
از آنجا که جاکوبس و تافیرو هر دو با استناد به مدارک مشابه محکوم شده بودند، حکم قصاص «جس تافیرو» هم اشتباه اعلام شد؛ یعنی اگر او هنوز اعدام نشده بود مطمئنا آزاد میشد. با فاش شدن این ماجرا مطبوعات آمریکا گزارشهای زیادی در اینباره تهیه کردند، تا جایی که تافیرو به یکچهره مشهور بین مردم تبدیل شد و خیلیها تا مدتها ماجرای زندگی او را پیگیری میکردند. گفته میشود وقتی که تافیرو برای اجرای حکم اعدام روی صندلی الکتریکی نشست، به خاطر نوع اسفنجی که به اشتباه روی سرش گذاشته بوند ناگهان بدنش آتش گرفت. ناظران اعدام در ابتدا فکر کردند که او مرده است اما اینطور نبود و مرد بیگناه بعد از ۱۳دقیقه با سه شوک الکتریکی دیگر از پا در آمد.
ساعت مرگ اشتباهدر سال ۱۹۸۱ بعد از ناپدید شدن یک زن گرجستانی در آمریکا، پلیس دست به کار شد تا سرنخهایی از این ماجرا پیدا کند. در جریان این تحقیقات کارآگاهان به مردی به نام «واین فیلکر» مظنون شدند و تقریبا دو هفته او را زیر نظر گرفتند تا اینکه جسد این زن پیدا شد. جسد مقتول فورا به پزشکی قانونی منتقل و زمان مرگ او- قبل از زمانی که فیلکر تحت نظارت بود- گزارش داده شد. به این ترتیب فیلکر محکوم شد اما بعد از محکومیت فیلکر، وکلای او با کمک شواهدی که جرمشناسان در اختیار آنها گذاشته بودند، مدارکی را دال بر اینکه در زمان کشف جسد این زن گرجستانی سه روز بیشتر از مرگ او نگذشته بود، ارائه کردند.
واین فیلکر با شوک الکتریکی روی این صندلی کشته شداما هیچ کدام از این مدارک که نتایج آزمایش دیانای هم یکی از آنها بود، در دادگاه بعدی ارائه نشد و واین فیلکر در سال ۱۹۹۶ به وسیله صندلی برقی اعدام شد. در سال ۲۰۰۰ وقتی که پرونده فیلکر دوباره برای بررسی مجدد در دستور مرکز اطلاعات و آمار محکومین به مرگ این کشور قرار گرفت، مشخص شد که گزارش زمان وقوع مرگ اشتباه بوده و هیچکدام از مدارکی که وکلای فیلکر به کمک جرمشناسان به دست آورده بودند توسط دادستان در جلسه دادگاه ارائه نشد بود، تا مبادا شکی در گناهکار بودن فیلکر به وجود بیاید یا او تبرئه شود.
اعدام به خاطر شباهت ظاهریدریکی از شبهای فوریه سال ۱۹۸۳، وندا لوپز، مامور کشیک شیفت شب در ایستگاه گازرسانی تگزاس بود اما نزدیکیهای صبح جسد او در حالی که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود، پیدا شد. وقتی که پلیس جنایی در محل حادثه مشغول جستوجو بود، متوجه فردی شد که زیر یک کامیون مخفی شده است. بعد از اینکه ماموران پلیس شخص ناشناس را دستگیر کردند مشخص شد او فردی به نام «دو لونا» است که به تازگی با عفو مشروط از زندان آزاد شده است.
دو لونا بعد از دستگیری در اظهاراتش به پلیس گفت به خاطر اینکه در شب حادثه نوشیدنی الکل دار مصرف کرده و در خیابان مزاحم چند نفر شده بود، با دیدن پلیس ترسیده و زیر کامیون پناه گرفته است. دولونا مدعی شد که در تاریکی شب حادثه، خلافکاری را در ایستگاه گازرسانی دیده که او را میشناسد اما ماموران پلیس تمام صحبتهای او را نشنیده گرفتند و حتی به این مساله که مقتول غرق در خون پیدا شده بود اما روی لباس دولونا حتی یک قطره خون هم وجود نداشت اعتنایی نکردند و فقط به خطر حضور دولونا در نزدیکی محل جنایت او را دستگیر کردند.
دو لونا در دفاعیات خود در دادگاه به شخصی به نام «کارلوس هرناندز» اشاره کرد و گفت که او از آن طرف خیابان هنگامی که جلوی در مغازهای ایستاده بود، این مرد را دیده که وارد ایستگاه شده اما وکیل دو لونا با اینکه از سابقه هرناندز در چاقو کشی اطلاع داشت، اصلا به خودش زحمت نداد تا بررسیهای بیشتری در این زمینه انجام دهد و به این ترتیب دولونا به خاطر شهادت یک عابر که مدعی بود او را در شب حادثه دیده است، در هفتم سپتامبر سال ۱۹۸۹ در ۲۷ سالگی اعدام شد.
بعد از مرگ او در بازنگری پرونده معلوم شد که شاهد ماجرا، دو لونا را به دلیل شباهت ظاهری با هرناندز در تاریکی شب اشتباه گرفته بود و با بررسیهای بیشتر مشخص شد که سابقه هرناندز در چاقوکشی خراب است و حتی یک مورد قتل هم در پرونده او دیده میشود. به گفته اطرافیان هرناندز او با وندا برای مدتی دوست بود و انگار به خاطر به هم خوردن این رابطه دوستی دست به قتل او زده بود.
قاتل راست دستدر ۲۶ ژوئن سال ۱۹۸۰ «کوئینتین ماس» ۱۹ساله در حین رانندگی در خیابان لوئیس در میسوری آمریکا، با شلیک گلوله به قتل رسید. با پخش این خبر خیلیها مدعی شدند که سوءقصد بعد از مبادله مواد مخدر برای ماس اتفاق افتاده است. تا اینکه در دادگاه شخصی به نام «رابرت فیتزجرالد» که او هم در جریان مبادله مواد مخدر دستگیر شده بود، شهادت داد که در زمان حادثه سه مرد سیاهپوست را هنگام تیراندازی در ماشین دیده و فردی به نام «لری گریفین» هم بین آنها بوده و از پنجره ماشین با دست راست به ماس شلیک کرده است.
این اولین باری بود که گریفین در دادگاه جنایی محاکمه میشد و در این محاکمه حتی لحظهای هم به ذهن کسی نرسید که گریفین چپ دست است اما قاتل با دست راست ماشه را کشیده، پس چطور میتوان او را محکوم کرد!؟ حتی شاهدی هم که گریفین مدعی بود در شب حادثه با او بوده به دادگاه فراخوانده نشد. حتی در جریان تحقیقات کارشناسان بررسی صحنه جرم هیچ اثر انگشتی- نه روی ماشین و نه روی اسلحه- از گریفین پیدا نکردند. با این حال فقط به شهادت فیتز جرالد علیه او توجه کردند.
شاهد دادگاه گریفین ادعا کرد که او با دست راست به ماس شلیک کرده اما گریفین چپ دست بودبعدها مشخص شد که به فیتزجرالد وعده داده شده بود که اگر در دادگاه شهادت دروغ بدهد در مجازاتش تخفیف قائل شده و به این ترتیب دوران محکومیتش کمتر خواهد شد. در نهایت گریفین به مرگ محکوم و در ۲۱ ژوئن سال ۱۹۹۵ با تزریق مواد کشنده اعدام شد. او تا زمان مرگش هم همچنان بر بیگناهی خود اصرار میورزید تا اینکه ده سال بعد، یکی از استادان دانشگاه حقوق میشیگان، پرونده گریفین را دوباره به جریان انداخت و در تحقیقاتش، بر اساس مدارک موجود بیگناهی گریفین را اثبات کرد، هر چند که دیگر خیلی دیر شده بود.
مرگ بهجای همدست ناشناسدر هشتم نوامبر سال ۱۹۸۴ دیوید گارزا و یکی از دوستانش وارد خانه نیمهساختهای در سن آنتونیو شدند. دست بر قضا در آن خانه هرشب، دو مرد به نامهای «پدرو گومز» و «جوآن مورینو» نگهبانی میدادند تا مبادا دزد به ساختمان بزند. آنها وقتی که این دو نگهبان خواب بودند وارد ساختمان شدند که ناگهان گومز اسلحه خود را از زیر تشکی که رویش خوابیده بود بیرون آورد و به سمت دزدها نشانه رفت اما عکس العمل دوست گارزا سریعتر بود و به هر دو نگهبان در چشم برهمزدنی شلیک کرد. آنها که فکر میکردند نگهبانها جابهجا مردهاند پا به فرا گذاشتند اما مورینو از این حادثه جان سالم به در برد.
در تحقیقات پلیس، عکس چندین سارق سابقهدار که در میان آنها فردی به نام «کانتو» هم بود به او نشان داده شد اما مورینو نتوانست آنها را بشناسد. اما از آنجایی که شواهد مستندی برای یافتن قاتل پیدا نشده بود، پلیس دستور دستگیری چند نفر از این سارقان سابقهدار را صادر کرد که کانتو هم جزو آنها بود.
کانتو در دزدی شرکت نکرده بود اما به اتهام قتل اعدام شدمورینو مدتی بعد رسما شهادت قبلی خود را پس گرفت و مدعی شد که کانتو را شناخته است. هیات ژوری هم رابین کانتو را به عنوان قاتل درجه یک متهم کرد. پس از وارد شدن اتهام به کانتو، جوآن مورینو گفت که پلیس او را مجبور کرده بود که بگوید کانتو قاتل است. سالها بعد دیوید گارزا به اداره پلیس رفت و اتهام شرکت در دزدی را پذیرفت.
او گفت: «من با یک نفر دیگر به داخل ساختمان رفتم و شاهد قتل بودم اما فرد همدست من رابین کانتو نبود». این درحالی بود که رابین کانتو در ۲۴ آگوست سال ۱۹۹۳ در ۲۶ سالگی با تزریق ماده کشنده اعدام شده بود و حتی به آخرین درخواست او که جویدن آدامس بادکنکی بود توجهی نشده بود.
کامرون تاد ویلینگام به اتهام قتل کودکانش به مرگ محکوم شد
پدر بیگناه«کامرون تاد ویلینگام» یکی دیگر از معروفترین نمونههای اعدام اشتباهی در آمریکاست. او که با سه فرزند و همسرش در تگزاس زندگی میکرد، در سال ۱۹۹۱ با حادثهای روبهرو شد که در نهایت مرگ او را به دنبال داشت. در یکی از روزهای همین سال، خانه ویلینگام ناگهان آتش گرفت و در این آتشسوزی سه دختر کامرون کشته شدند و کامرون هم بدون کوچکترین آسیب و جراحتی از آتشسوزی جان سالم به در برد. از آنجایی که مادر خانواده در زمان حادثه در خانه نبود، پلیس به کامرون مشکوک شد.
در حقیقت کشته شدن هر سه فرزند کامرون و جان سالم به در بردن او از این حادثه، منجر شد که او به میز محاکمه کشیده شود. در طول دادگاه هم با اینکه همسر کامرون شهادت داده بود که او تا آن لحظه هیچ اذیت و آزاری به کودکانش نرسانده است، دادگاه کامرون را متهم کرد که برای از بین بردن مدارک موجود در مورد آزار و اذیت فرزندانش خانه را عمدا به آتش کشیده است.
از طرف دیگر در جریان تحقیقات درباره خانه سوختهشان، مشخص شد که از مواد تسریع کننده برای هرچه شعله ورتر شدن شعلههای آتش استفاده شده و این ماده آتشزا در جلوی اتاقخواب دخترها و پذیرایی خانه هم ریخته شده بود تا با انتشار آتش تا جلوی در اتاق خواب، هیچکس نتواند کودکان را نجات دهد.
در سال ۱۹۹۲ دادگاه نهایی برگزار شد و بر خلاف التماس عاجزانه کامرون مبنی بر بیگناهیش، او گناهکار شناخته شد و به ۱۲سال زندان و یک بار اعدام محکوم شد. بعد از آنکه کامرون دوران حبس خود را گذراند سرانجام در ۱۷ فوریه سال ۲۰۰۴ با تزریق ماده کشنده به بدنش کشته شد.
تا اینکه با گذشت ۱۸ سا ل از آتش گرفتن خانه کامرون و پنج سال از مرگ او، در سال ۲۰۰۹ هیات علمی دادگاه تگزاس، دکتر کرگ بیلر – یکی از کارشناسان زبده بررسی علل آتشسوزی- را استخدام کرد تا یک بازنگری در پرونده آتشسوزی خانهتگزاس داشته باشد. دکتر بیلر بعد از بررسیهای زیاد اعلام کرد: «استفاده از مواد آتشزا در حریق خانه کامرون تاد ویلینگام دور از ذهن است و به نظر میرسد که مغز متفکری پشت پرده جنایت بوده و همه چیز را طوری طراحی کرده که شواهد علیه ویلینگام باشد و او گناهکار شناخته شود».
کد خبر 772911 منبع: همشهری سرنخ برچسبها دادگاه خبر مهم سارق - سرقت زندان اعدام حوادث جهان قتل - قاتلمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: دادگاه خبر مهم سارق سرقت زندان اعدام حوادث جهان قتل قاتل شهادت دروغ مشخص شد پرونده ها آتش سوزی اعدام شد محکوم شد دو مامور شب حادثه مدعی شد کشته شد بی گناه مرگ او سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۹۴۲۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حاشیه های حکم اعدام برای توماج صالحی
مهدی بیک اوغلی- روزنامه اعتماد-در روزهایی که توجه افکار عمومی ایرانیان تحت تاثیر رخدادهای منطقهای و حمله ایران به اسراییل قرار داشت، خبر صدور حکم علیه توماج صالحی طول و عرض شبکههای اجتماعی و رسانهها را در نوردید. حکم افساد فیالارض توماج در شرایطی توسط دادگاه انقلاب اصفهان صادر شده بود که سال قبل، از این اتهام تبرئه شده و حکم پرونده او به دیوان ارسال شده بود. دیوان، اما ایراداتی را به حکم توماج وارد دانسته و از دادگاه درخواست کرده ضمن برطرف کردن این ایرادات، عفو رهبری را نیز در حکم صادره لحاظ کند. اما در شرایطی که در حالت طبیعی این حکم باید اصلاح میشد و با عفو رهبری پرونده توماج با حکم تعدیل شده مواجه میشد، ناگهان خبر رسید که دادگاه حکم افساد فیالارض توماج را محرز دانسته و رای به افساد فیالارض و اعدام او داده است. با افزایش انتقادات از این حکم، مرکز رسانهای دستگاه قضا با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که این حکم در دستگاه قضایی بررسی شده و احتمال نقض آن وجود دارد. در ادامه، اما تحلیلگران ابهامات و پرسشهایی را در خصوص این حکم مطرح کردند. اینکه چرا عفو رهبری در خصوص این پرونده اعمال نشده است؟ چرا علیرغم اعلام نظر دیوان، دادگاه انقلاب اصفهان تلاشی برای اصلاح حکم و تعدیل آن صورت نداده است؟ با توجه به اهمیت پرونده، «اعتماد» گفتوگویی را با مصطفی نیلی یکی از وکلای پرونده توماج برنامهریزی کرده تا درباره ابعاد و زوایای گوناگون این حکم بحث کند. نیلی معتقد است با توجه به اینکه پرونده توماج مرتبط با رخدادهای سال ۱۴۰۱ است و قبلا دادگاه افساد فیالارض را بلاموضوع دانسته بنابراین صدور حکم اعدام در این پرونده نسبتی با قانون و واقعیتهای حقوقی ندارد.
صدور حکم اعدام برای توماج صالحی بازخوردهای انتقادی فراوانی در افکار عمومی داشته است. درباره چرایی صدور این حکم توضیح میدهید؟
حکم اعدام توماج به تازگی صادر شده و برای بررسی تخصصیتر ابعاد دقیقتر آن به زمان بیشتری نیاز است. اما بهطور کلی میتوان گفت که دیوان عالی کشور سال گذشته، رای شعبه نخست انقلاب اصفهان را نقض کرده و معتقد بود عناوینی که علیه توماج صادر شده مشترک است و این عناوین مشترک باید یکی شود. ضمن اینکه بر اساس رای دیوان اعمال عفو سال ۱۴۰۱ رهبری نیز میبایست برای توماج صالحی اعمال شود. اما متاسفانه در روندی عجیب پس از اینکه دیوان، پرونده را به دادگاه انقلاب اصفهان بازگرداند، پس از برگزاری جلسه دادگاه با یک چنین رایی مواجه شدیم.
آیا مسوولان دادگاه انقلاب اصفهان، استدلالی برای صدور این حکم مطرح کردهاند. با توجه به اینکه مسوولان قضایی اعلام کردهاند عفو رهبری در خصوص همه پروندهها اعمال شده، چرا در خصوص توماج این عفو لحاظ نشده است؟ آیا پس از موعد عفو رهبری رخدادی شکل گرفته است؟
کلیت پرونده توماج مبتنی بر رخدادهای اعتراضی سال ۱۴۰۱ است. البته پروندهای هم علیه ایشان باز شده که مربوط به مصاحبه توماج پس از آزادی با وثیقه است. به خاطر این مصاحبه یک حکم یکساله علیه توماج صادر شده و موضوع دیگری هم در این میان وجود ندارد. (در پرونده پس از آزادی ایشان من وکیل نیستم)، اما صدور حکم اعدام و این پرونده مربوط به رخدادهای سال ۱۴۰۱ است و ربطی به وقایع بعدی ندارد. بنابراین باید موضوع عفو هم در پرونده توماج لحاظ میشد. در حالی که در رای قبلی شعبه اصفهان، توماج از اتهام افساد فیالارض تبرئه شده بود و مبتنی بر تبصره آن رای داده شده بود، دیوان در خصوص همان رای حداقلی هم نقد داشت و معتقد بود باید اصلاح شود، پس از ایراد دیوان و بازگرداندن پرونده، بدون توجه به رای دیوان و با اعلام اینکه رای دیوان ارشادی است، دوباره به پرونده رسیدگی شد و رای به افسادفیالارض توماج صالحی داده و حکم اعدام صادر شد.
با چه استدلالی عفو رهبری در حکم صادره دادگاه انقلاب اصفهان، لحاظ نشده است؟
این استدلال را دارند که اتهام افسادفیالارض جزو مستثنیات بخشنامه آزادیهای پیش از موعد و عفو رهبری است. در بخشنامه عفو رهبری برخی موارد خاص مستثنی شده بود. یکی از موارد جدا شده، افسادفیالارض است. در حالی که در رسیدگیهای سال گذشته، توماج تبرئه شده بود شامل عفو رهبری میشد، اما امروز رای به افسادفیالارض دادهاند و با این رای اعلام کردهاند، پرونده توماج ذیل عفو رهبری قرار نمیگیرد.
روند رسیدگی پس از صدور حکم اعدام چگونه خواهد بود؟ آیا اقدام به فرجامخواهی خواهید کرد؟
بر اساس قانون، فرصت ۲۰ روزهای برای فرجامخواهی وجود دارد. از این فرصت استفاده میکنیم تا عدالت در خصوص این پرونده اجرا شود.
بر اساس قانون، فرصت ۲۰ روزهای برای فرجامخواهی وجود دارد. از این فرصت استفاده میکنیم تا عدالت در خصوص این پرونده اجرا شود.
کلیت پرونده توماج مبتنی بر رخدادهای اعتراضی سال ۱۴۰۱ است. البته پروندهای هم علیه ایشان باز شده که مربوط به مصاحبه توماج پس از آزادی با وثیقه است. به خاطر این مصاحبه یک حکم یکساله علیه توماج صادر شده و موضوع دیگری هم در این میان وجود ندارد.
این پرونده مربوط به رخدادهای سال ۱۴۰۱ است و ربطی به وقایع بعدی ندارد؛ بنابراین باید موضوع عفو هم در پرونده توماج لحاظ میشد.
قضات این استدلال را دارند که اتهام افساد فیالارض جزو مستثنیات بخشنامه آزادیهای پیش از موعد و عفو رهبری است. در بخشنامه عفو رهبری برخی موارد خاص مستثنی شده بود.
در رسیدگیهای سال گذشته، توماج از فسادفیالارض تبرئه شده بود و شامل عفو رهبری میشد.